۲۶ مرداد ۱۳۸۸

بی سرزمین تر از باد!

گاهی اوقات زندگی طوریه که آدم نون امروز را واسه شکم فرداش نمیخواد. انوقته که رویاهای آدم به تعویق می افته. گاهی اوقات آدم از سرنوشت، رودست می خوره که فکرمیکنه که داره تصمیم میگیره. انوقته که آدم ادعاهایی می کنه که تو رودربایستی انجامش گیر می افته، از آرزوهاش جا می مونه، داره می خنده وقتی تو دلش خونه. گاهی اوقات شوخی شوخی همه چیز جدی می شه. گاهی وقتها آدم خیلی زیاد می خواد، کم می یاره، وقتی کم می یاره، زیاد می خواد. بعضی وقتها با ترس و لرز بر می گرده و به پشتش نگاه می کنه، می بینه چه شجاعتی. گاهی وقتها با شجاعت می تونه ترساشو نگاه کنه. گاهی اوقات آدمها به دنبال خوشبختی، زندگی را گم می کنند. گاهی بدنبال یک گنج الکی ، گوهر خودشونو گم می کنند، گاهی هم ... گوهر حقیقت را پیدا می کنند.

هیچ نظری موجود نیست: